هرگاه خداوند، بنده ای از امّتم را دوست بدارد، محبّتش را در دل های برگزیدگانش، در جان های فرشتگانش و ساکنان عرشش می افکند، تا دوستش بدارند . به حقیقتْ چنین کسی، دوستدار خدا است . خوشا به حالش! و اورا در روز قیامتْ نزد خداوند، حقّ شفاعت است . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
دانستنیهای ایران زمین
بهرام چوبین نابغه جنگی
سه شنبه 86 بهمن 16 , ساعت 10:45 عصر  
سالروز درگذشت بهرام چوبین و نگاهی به کارهای او
مولف «تاریخ نوابغ نظامی» که کتابی به زبان انگلیسی است، روز درگذشت سپهبد بهرام مهران (بهرام چوبین) ژنرال معروف و نابغه نظامی قرن ششم میلادی ایران را پنجم ماه مه سال 592 میلادی ذکر کرده است. وی که در «ری» به دنیا آمده بود در خراسان خاوری درگذشت.
    به نوشته برخی از تاریخ نگاران، سامانیان که باعث احیاء زبان فارسی و فرهنگ ایرانی شدند از نسل بهرام چوبین بوده اند.
    مخالفت بهرام چوبین با پادشاه شدن خسرو پرویز که مآلا به پایان عمر امپراتوری ایران در عهد باستان انجامید از فصول آموزنده تاریخ عمومی است.
    خسرو پرویز هنوز پایه های سلطنتش را استوار نکرده بود که با ضدیت ژنرال بهرام چوبین رو به رو شد زیرا که بهرام شنیده بود خسرو پرویز بر ضد پدرش کودتا کرده بود. خسرو پرویز چون یارای ایستادگی در برابر ژنرال بهرام را نداشت 23 نوامبر سال 589 میلادی به قسطنطنیه فرار کرد تا از موریس امپراتور روم شرقی کمک بخواهد.
     موریس که در انتظار چنین فرصتی بود یک سپاه کامل در اختیار خسرو دوم قرار داد و خسرو با کمک این سپاه و هواداران داخلی اش در نبرد سال 591 میلادی پیروز شد و بر تخت نشست، بهرام به خراسات رفت و بعدا در همانجا درگذشت.
    مورخان تاریخ جنگها، جنگ بلخ در سال 588 را که فاتح آن بهرام چوبین بود، نبردی بی سابقه توصیف کرده اند زیرا در آن، نوعی موشک بکار رفت و به علاوه، یک سپاه کوچک از لحاظ شمار افراد، یک ارتش بسیار بزرگ را شکست داده بود. به نوشته این مورخان،
    28 نوامبر سال 588 میلادی در بلخ، ارتش ایران به فرماندهی ژنرال بهرام مهران در جنگ با خاقان «شابه» امپراتور سرزمین های شمال غربی چین که به خراسان بزرگتر دست اندازی کرده بود از سلاح تازه ای که در آن نفت خام بکار رفته بود استفاده کرد.
     خاقان شابه (خاقان = خان خانها ـ امپراتور، این واژه با تلفظ خاگان هنوز در مغولستان بکار می رود) زمانی از لشکر کشی ایران آگاه شد که بهرام تنها چهار روز تا بلخ فاصله داشت، و چون شنید که بهرام با کمتر از 13 هزار نفر آمده است چندان نگران نشد و با تمامی مردان قادر به حمل سلاح خود که مورخان یکصد تا سیصد هزار تن گزارش کرده اند به مقابله با بهرام شتافت.
     در روز نبرد، بهرام به واحدهای آتشبار (نفت اندازان) توصیه کرد که حمله را با پرتاب پیکانهای شعله ور آغاز کنند و ادامه دهند تا آرایش سپاهیان خاقان بر هم خورد و قادر به تنظیم آن هم نباشند و به سواران کماندار (اسواران) گفت که همزمان با حمله نفت اندازان، با تیر چشم فیلها را هدف قرار دهند، و در این جریان، خود با دو هزار سوار زبده قرارگاه خاقان را مورد حمله قرار داد. خاقان که انتظار حمله مستقیم به مقر خود را نداشت دست به فرار زد که کشته شد، سپاه عظیم او متلاشی گردید و پسر وی نیز بعدا به اسارت درآمد و جنگ فقط یک روز طول کشید که از شگفتی های تاریخ نظامی جهان است.
    مورخان نظامی درباره نفت اندازهای ژنرال بهرام چنین نوشته اند: بهرام در زمانی که از سوی شاه ایران حاکم چارک شمال غربی بود (یک چهارم قلمرو ایران، از ری تا مرز شمالی گرجستان و داغستان کنونی شامل ارمنستان، آذربایگان و کردستان. در آن زمان، ایران به چهار ابر استان تقسیم شده بود که هرکدام را چارک نوشته اند) هنگام بازدید از محل فوران نفت خام در ناحیه بادکوب (باکو) در ساحل جنوبی غربی دریای مازندران و آگاهی از قدرت اشتعال این ماده، تصمیم گرفت که از آن نوعی سلاح برای واحدهای رزمی ساخته شود و این کار به مهندسان ارتش واگذار شد. ظرف مدتی کوتاهتر از یک سال، پیکانی ساخته شد که بی شباهت به راکت های امروز نبود و این پیکان حامل گوی دوکی شکل آغشته به نفت خام بود که از روی تخته ای که بر پشت قاطر قرارداشت با کشیدن زه پرتاب می شد. طرز پرتاب آن بی شباهت به کمان نبود. دستگاه، از یک زه (روده خشک شده) و چوب گز (نوعی درخت مناطق خشک) ساخته شده بود که آن را بر تخته ای سوار می کردند و دارای یک ضامن بود و پنج مردخدمه آن را تشکیل می دادند که دو نفر از آنان کمانکش بودند، نفر سوم نشانه گیری می کرد و فرمانده این آتشبار بود، مرد چهارم مامور شعله ورساختن قسمت آغشته به نفت خام (پیکان) بود و مهمات رسانی می کرد و نفر پنجم مواظب قاطر بود و از هر واحد آتشبار، هشت نیزه دار مراقبت می کردند که ضمن عملیات مورد حمله قرار نگیرد.
     این مورخان در این باره که چرا بهرام با 12 تا13 هزار مرد به جنگ یک ارتش یکصد تا سیصد هزارنفری شتافت چنین نوشته اند:
    «هرمز» شاه وقت از دودمان ساسانیان، وقتی شنید که خاقان «شابه» وارد اراضی ایران در شمالشرقی خراسان (تاجیکستان فعلی و شمال افغانستان امروز) شده، بلخ را مرکز خود قرار داده و عازم تصرف کابل و بادغیس است ژنرالهای ایران را به تشکیل جلسه ای در شهر تیسفون (مدائن، نزدیک بغداد) پایتخت آن زمان ایران فراخواند و تصمیم خود را به اخراج فوری خاقان از قلمرو ایران به آنان اطلاع داد و خواست که ترتیب کار را بدهند. هرمز گفت که طبق آخرین اطلاعی که به ارتشتاران سالار (ژنرال اول ارتش ایران) رسیده، «خاقان شابه» دارای 300 هزار مرد مسلح و چند واحد فیل جنگی است.
     ژنرالها پس از تبادل نظر، بهرام چوبین را برای انجام این کار خطیر برگزیدند و او ماموریت را پذیرفت. بهرام از میان ارتش پانصد هزار نفری «آماده» ایران، حدود 12 هزار مرد جنگدیده 30 تا 40 ساله (میانسال) را برگزید که اضافه وزن نداشتند و میهندوستی آنان قبلا به ثبوت رسیده بود و بیش از سایرین قادر به تحمل سختی بودند و در جنگ سواره و پیاده تجربه داشتند. وی به هر سرباز سه اسب اختصاص داد و با تدارکات کافی عزم بیرون راندن زردها را از خاک وطن کرد.
     بهرام به جای انتخاب راه معمولی، از تیسفون به اهواز رفت و سپس از طریق یزد و کویر خود را به خراسان رساند به گونه ای که خاقان متوجه نشده بود. بهرام که در جنگ اعتقاد به روحیه سرباز بیش از هر ابزار دیگر داشت، ضمن راه هر دو روز یک بار سربازان را جمع می کرد و برای آنان از اهمیت وطندوستی و رسالتی که هر فرد در این زمینه دارد سخن می گفت و آنان را امید ایرانیان می خواند ـ مردمانی که می خواهند آسوده و در آرامش و با فرهنگ خود زیست کنند. بهرام بالاخره با همین سپاه ارتش خاقان را شکست داد.
    و اما درباره درگیری ژنرال بهرام مهران با خسرو پرویز:
     هنگامی که بهرام سرگرم پس راندن خاقانیان به آن سوی کوههای پامیر، و ایجاد استحکامات در مرز سین کیانگ و کاشغرستان امروز بود، شنید که در پایتخت، پسر شاه (خسرو پرویز) بر ضد پدرش کودتا کرده است که برق آسا خود را به تیسفون در ساحل دجله رساند. خسرو پرویز فرار کرد و به امپراتور روم پناهنده شد و بهرام تا تعیین شاه بعدی زمام امور را به دست گرفت که پرویز فراری با دریافت کمک از امپراتور وقت روم به جنگ او آمد. در آستانه نبرد، قسمتی از ارتش ایران به پرویز پیوستند که بهرام پس از چند زد و خورد مختصر، خروج از صحنه سیاست را بر ادامه برادرکشی و قتل ایرانی به دست ایرانی که امری ناپذیرفتنی بود ترجیح داد و به خراسان بازگشت و تا پایان عمر در همانجا باقی ماند.

نوشته شده توسط MOSTAFA | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

دانستنیهای ایران زمین

MOSTAFA
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 15 بازدید
بازدید دیروز: 25 بازدید
بازدید کل: 421753 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
وضعیت من در یاهو
لینک های روزانه

جستجوی گوگل [98]
[آرشیو(1)]
فهرست موضوعی یادداشت ها
دانستنیها[29] .
نوشته های پیشین

وقتی تمدن کهن خود را گم می کنیم!
روایتی دیگر از خشایارشا
ساختار ارتش هخامنشی
ساختار ارتش اشکانی
ساختار ارتش ساسانی
درباره آذربایجان و آران و زبان ...
آریوبرزن نماد ایستادگی ایرانیان ...
سورنا سردار دلیر اشکانی
بهرام چوبین نابغه جنگی
افسانه سه یار دبستانی
. تاثیر و نفوذ آیین زرتشت در فلاسفه یونان و پرسش و پاسخ در مورد
نگاهی به دو بدبین : خیام وبودا
پیشدادیان
روستانشینی
شهرنشینی
شهر، شهرسازی و شهرنشینی در ایران
اردوان پنجم (اشک بیست و نهم)
آرش اسطوره جانفشانی در راه میهن
اسفندگان، یا روز عشاق
کیومرث
شاهان پیشدادیان
تهمورث دیوبند
ضحاک
نگاهی بر چهارشنبه سوری
ایران پیش از تاریخ
برگی از تاریخ ایران زمین
اروپای یخین، ایران بارانین
زنان ایرانی در عصر نوسنگی
نخستین ساکنان فلات ایران
ایرانیان نوسنگی و حکایت مرگ
اسکندر؛ طلوع و غروبی زودگذر
جمشید
جمشید در شاهنامه
جمشید در اوستا
جمشید در نوشته های فارسی
خداوند، سرزمین آریا را بهترین سرزمینها آفرید
ایرانیان پیش از تاریخ
کسی به دفاع از ساسانیان رغبت نداشت!
چرا نهاوند سقوطکرد؟
مقاومت های محلّی بر علیه تازیان
قتل عمر چگونه اتفاق افتاد؟
رفتار فاتحان تازی- ایرانیان حساب عربان را از اسلام جدا کردند
سلسه ساسانیان
کوروش بزرگ
لوگوی وبلاگ من

دانستنیهای ایران زمین
لینک دوستان من

عاشق آسمونی
همفکری
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی
وبلاگ شخصی محمدعلی مقامی
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
آقاشیر
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
شعر و احساس
امام مهدی (عج)
محفل یاران
وبلاگ گروهی موج
وقت سفارت امریکا در دبی وقبرس *** APPOINTMENT INTERVIEW

ما تا آخرایستاده ایم
فقط خدا رو عشقه
حسین کاظمی
هر چی بخوای اینجا هست
آدمکها
عشق الهی: نگاه به دین با عینک محبت، اخلاق، عرفان، وحدت مسلمین
نامه ای در راه عشق
شاخه نبات
مقالات مشاوره و روانشناسی و اختلالات روانی
حرفهای شیرین
خلوتگه یار
فرشته ی عشق و زندگی
زورخانه باباعلی
انان که خاک را به نظر کیمیا کنند
عشق سرخ
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
مذهب عشق
شایگان♥®♥
درد شکفتن (یاد آوری عظمت من و تو )
ناگفته های آبجی کوچیکه
عــــشقـــــولـــــک
در قلمرو سکوت
یا زهرا(س)
امیدزهرا
شب مهتابی
همسفر عشق
حـــکــمـــت آ بــــاد
کلبه شعر و مقاله و دانلود
کشکول
خورشید سرد
رنگ طالبی بوی خدا دارد !
همیشه با هم
خاطرات بد خوبم
عسل بانوی ایران
فناوری اطلاعات
تسنیم
بیا تو حالشو ببر
لحظات خوش
سلام بهونه قشنگ من برای زندگی
پوست کلف
سوارکاری
زندگی
وقایع
گزیده ای از تاریخ تمدن جهان باستان (ایران باستان ، مصر باستان ‍،
و یا شاید هم ...
محرما نه
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
ماهیان آکواریمی
خانه ی رویایی من
فلک را سقف بشکافیم
(جزر و مد)
یکدلی در سفر زندگی
سیر بی سلوک ( مجاهدیان )
عضویت از شما پولش از ما
TOYOTA
جاشو
دوستانه و صمیمانه. Pen pal یعنی دوستی که برایت می نویسد...
خلوت تنهایی
تازه‏های دنیای دیجیتال
شهید محمدهادی جاودانی (کمیل)
چه زود از یادت رفت...
تولیداتی های ابوریحان
فطرس
گرافیک و نقاشی ایرانی
دست نوشته های من
قم - نگاهی دیگر
MAKHo0oF gr0ups
++گوشی موبایل رایگان+
Dushanbe - Tajikistan - تاجیکستان - دوشنبه
بی ستاره ترین شبهای زندگی...
..:: نـو ر و ز::..
باور
سفر به ماوراء
اقاقی
گــلـبـرگ
در سایه سار وحدت
دنیای آتی
عــــــــــروج
دچار یعنی عاشق...
رهایی
وطن پرست
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
پخش مستقیم از کربلا
پان ایرانیسم
پرواز
شهید
گفتار زرتشت
چتر خدا
سروده عارف قزوینی درباره اشو زرتشت
نفوذ دین زرتشت در چین
خندون
پارسی وار
کلیک و کسب درآمد
دل نوشته های بهاری
نیمه گمشده
حسابداری -حسابرسی وطراحی سیستمهای مالی
کاریکلماتوریست
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ