این نقاشی اثر پومپئو باتونی ( قرن18 ) است که استر را در برابر خشایارشا نشان میدهد
استر نام یکی از زنان خشایارشا میباشد که به کیش یهودی بود .
One Night with the King
این فیلم نیز همچون فیلم تاریخی و تخیلی «سیصد» درباره رویدادهایی است که در زمان خشایار شاه اتفاق افتاده است. اگر چه این فیلم نیز همانند «سیصد» با دست مایه قراردادن یک واقعه تاریخی و بدون وفاداری به واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی و تاریخی آن روزگار ساخته شده است با اینحال در این فیلم چهره و روایتی دیگر از پادشاه پارسیان می بینیم که با چهره خشایار شاه فیلم سیصد بسیار متفاوت است. خشایار شاه فیلم «یک شب با پادشاه» فردی احساسی، هنرمند ، با ته ریشی مدرن و چشمانی روشن و قیافه و هیکلی زیبا و جذاب است.
تنها نقطه ضعف او شاید نفوذ وزیران و نزدیکان بر سیاستهای او و همچنین مشکل خونخواهی پدرش است. این شاهنشاه آنقدر جذاب، فهیم و خوش درک است که شایسته «استر» دختر یهودی و ملکه جدید پارسیان باشد و ملکه جدید او را دوست بدارد و برای ایشان بی تاب شود. به هر حال در نظر بگیرید که قرار نیست ملکه استر (نام واقعی استر Hadassah بوده است) منجی قوم یهود در آن زمان و فردی موثر در تاریخ یهودیان بوده .
البته این فیلم همانطور که از موضوعش بر می آید قرار نیست در دفاع از پارسیان باشد و اینگونه نیز نیست، بلکه روایت فداکاری ملکه یهودی در نجات قومش است و البته اشاره ای بسیار پر رنگ و اغراق آمیز به زیرکی او و «مردخای» در نجات پادشاه پارسیان از دسیسه درباریان دارد
این شاهنشاه آنقدر جذاب، فهیم و خوش درک است که شایسته «استر» دختر یهودی و ملکه جدید پارسیان باشد و ملکه جدید او را دوست بدارد و برای ایشان بی تاب شود. به هر حال در نظر بگیرید که قرار نیست ملکه استر (نام واقعی استر Hadassah بوده است) منجی قوم یهود در آن زمان و فردی موثر در تاریخ یهودیان با فردی وحشی و چندش آور همچون خشایار شاه فیلم سیصد همخوابگی و معاشقه کرده باشد. البته این فیلم همانطور که از موضوعش بر می آید قرار نیست در دفاع از پارسیان باشد و اینگونه نیز نیست، بلکه روایت فداکاری ملکه یهودی در نجات قومش است و البته اشاره ای بسیار پر رنگ و اغراق آمیز به زیرکی او و «مردخای» در نجات پادشاه پارسیان از دسیسه درباریان دارد.
در فیلم « یک شب با پادشاه » پارسیان دربار چهره های معقول و نزدیک به چهره های امروزی دارند و مثلا از ریشهای انبوه و بلند خبری نیست (حال آنکه از لحاظ تاریخی آن زمان ریش برای مردان ایرانی بسیار مهم بوده است و بعد از حمله اسکندر بوده که زدودن ریش در بین مردان ایرانی رایج شده است) . جالب آنکه در این فیلم دین رایج و موثر در فرهنگ پارسیان آن روزگار یعنی دین بهی (زرتشتی) نادیده گرفته شده است و حتی پندهای مهم دین زرتشت(پندار و گفتار و کردار نیک ) نیز از زبان ملکه استر بیان میشوند تا تاکید دیگری بر سواد و هوشمندی او باشد.
در صحنه های آخر این فیلم، استر پس از نطقی در دفاع از قوم یهود و در جهت اثبات یهودی بودن خود گردنبد خویش را بالای شعله شمع میگیرد و ستاره های داوود بر پرده های کاخ پادشاه پارسیان می درخشند و در آخر هم خشایار شاه در دفاع از همسر فهیم خویش در برابر وزیر هامان را که هدفی جز کشتار و محو یهودیان از جهان را نداشت بر می خیزد و این چنین وقایعی شکل میگیرند که تاکنون توسط یهودیان جهان و در جشنی به نام پوریم از آن یاد می شود . ( این یهودیا هر جا که بشه خودشونو جا میکنن حتی اگه لازم باشه میگن ما با دایناسورها هم فامیل بودیم این نشان دهنده بی ریشه بودن اوها هستش )